گرمترين پناهگاه جهان
وقتي در شب راه ميرفتم
و در جستجوي پناهگاه گرمي بودم
از کنارم گذشت
گفتم :
هی نگاه کن ! روي مژههايت دانههاي برف ريخته است
و او گفت :
اين برف نيست
پرهاي بالشي است که خدا در آسمان تکانده است
و سپس لبهاي خندانش را گشود
تا برفي را فوت کند
و ما هر دو خنديديم
بعد به چشمانش نگاه کردم
و دیدم چشمانش ، گرم ترین پناهگاه جهان است...
شل سيلور استاين
+ نوشته شده در ۱۳۹۳/۰۹/۳۰ ساعت 12:33 توسط سياوش سالاریان
|