در پیله تا به کی بر خویشتن تنی؟
پرسید کرم را مرغ از فروتنی(با احترام)،
تا چند منزوی در کنج خلوتی؟
در بسته تا به کی در محبس تنی؟!

در فکر رستنم!
پاسخ بداد کرم، 
خلوت نشسته ام، زین روی منحنی
هم سال های من پروانگان شدند
جستند از این قفس، گشتند دیدنی!
در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ
یا پر برآورم بهر پریدنی

اینک تو را چه شد کی مرغ  خانگی،
کوشش نمیکنی؟ پرّی نمیزنی؟!

نیما یوشیج