تنگ آب از روز های قبل خالی تر شده

زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده

 

هر نگاهی می تواند خلوتم را بشکند

کوزه تنهایی روحم سفالی تر شده

 

آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب

ماه در مرداب این شب ها هلالی تر شده

 

گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟

دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده

 

زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن

تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده

 

ماهی کم طاقتم ! یک روز دیگر صبر کن

تنگ آب از روز های قبل خالی تر شده ...


فاضل نظری