خودشکن
اين مرد خود پرست ،
اين ديو ، اين رها شده از بند ،
مست مست ،
استاده روبه روي من و خيره در منست...
***
گفتم به خويشتن
آيا توان رستنم از اين نگاه هست ؟
مشتي زدم به سينه او !
ناگهان دريغ ،
آئينه تمام قد روبه رو شكست ...
حمید مصدق

+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۱/۰۵ ساعت 12:0 توسط سياوش سالاریان
|