عروسي عروسك ها
باز كن پنجره را...
من تو را خواهم برد
به عروسي عروسكهاي
كودك خواهر خويش؛
كه در آن مجلس جشن
صحبتي نيست زدارايي داماد و عروس
صحبت از سادگي و كودكي است.
چهره ای نيست عبوس.
كودك خواهر من
در شب جشن عروسي عروسكهايش مي رقصد
كودك خواهر من،
امپراتوري پر وسعت خود را هر روز،
شوكتي مي بخشد.
كودك خواهر من نام تو را مي داند!
نام تو را مي خواند!
- گل قاصد آيا
با تو اين قصه خوش خواهد گفت...؟
حمید مصدق

+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۱/۱۷ ساعت 23:0 توسط سياوش سالاریان
|