دوستان عزیز ! من همیشه سعی کردم قشنگترین مطالبی که میبینم رو براتون بذارم ، ولی استثنائا این دفعه میخوام یه شعر از خودم بذارم .

میدونم از لحاظ ادبی خیلی سطحش پایینه ولی لطفا شما به سطح بالای خودتون منو ببخشید !

بشنو از می ، می حکایت میکند
وز دل مجنون شکایت میکند

بشنو از می ، می دگرگون میکند
فکر ما از عشق بیرون میکند

درکش از می ، می دوای این غم است
درکش از می ، می به دردت مرهم است

پر کن از می ، می دلت روشن کند
پر کن از می ، می غمت بیرون کند

چون که می بر خط هفتم میرسد
داد دل تا عرش هفتم میرسد

گر صدا از عرش هفتم زد فرا
میرساند آه ما را تا خدا

او که دارد از دل پر خون خبر
از چه بستش بر من خونین جگر

او که داند لذت شرب مدام
از چه کردش بر من عاشق حرام

بشنو از می چون حکایت میکند
وین دلم در خون روایت میکند...